• وبلاگ : شعري براي تو ...
  • يادداشت : گريستم و گريستي ...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 39 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    باسلام و احترام.
    20ساله بودم که انقلاب شد جوان شروشوري بودم که جلوي دانشگاه تهران با مامورين رژيم سابق بارها درگير و به کرات گاز اشک اور را استنشاق کردم سال بعد از ان به خدمت سربازي رفتم و در کردستان درگير چنگهاي داخلي شدم سال 65 در دو عمليات کربلاي4و5 شرکت داشتم از سال 67پيرو شهادت برادرم و به سفارش مرحوم مادرم به استخدام بنياد شهيد در امدم و تاکنون باعشق علاقه به خاندان معزز شهدا خدمت کرده و ميکنم و در اين زمينه متاسف نيستم اما اينک نحوه مديريت خسته ام کرده به طوريکه الان با بغض دارم اين مطالب رو مينويسم خلاصه اينکه عليرغم عشق به نظام شديدا از اين سيستم بيمار گله دارم اره حقيقتا دچار روزمرگي شدم افسوس که نميتونم اينجا همه حرفهام رو بزنم از ماکه گذشت خدا کنه اين زمونه براي شما جوانترها به وفق مرادتون بگذره.شديدا اين روزها به دل پاکتون و دعاي شيرينتون نيازمندم.