زينبي از جات تكون نخور شايد جلدي پريدم اسباب كشي كردم تو پارسي بلاگ!!!!!!!!!! نميخوام تو اينقد آدمكهاي خوب خوب داشته باشي اونوقت من...
اين ديگه اند نديد بديدگيه جون خودم!!!
چون از اين جا خوشم اومد تند تند ميام واست پيام ميذارم خودت كه واسه خودت پيام نميذاري بدوني چه حالي ميده اين همه تنوع شكلك و ...
دل درد گرفتم از بس از دست اين نديد بديد بازيهام خنديدم!!!!!!!!!
چي شد؟ خواستم گل بذارم گفت بخش نظر رو پر كنيد؟زينبي! يعني چي؟ نميتونم واست يه گل تنها بذارم؟آخه من از دسته گل خوشم نمياد
شرمنده ها! با داد و فريادام آبروتو بردم؟نه؟ باشه پس اينجا ريز مينويسم خودت سر فرصت بخون:
زيبا سلام
يه شب بهاري تو غلغله ي قلقلک زمين از يه ستاره ي كوچيك نشوني ماه رو پرسيدم /
دستم رو گرفت با خودش برد نزديك ماه / اونقدر نزديك كه انگار ماه تو بغل ستاره بود /
يه شب بهاري توغلغله ي قلقلک زمين براي /
اولين بار تو عمرم / ماه و ستاره رو رفيق شبهاي بي قراريم ديدم /
دست تو دست همديگه تا خود خدا / به خدا !! /
عزيز! خوشحالم كه برگشتي.
نسيم بر بال سکوت معطر خويش مرا تا دوردستترين سرزمينهاي رويايي ميبرد، ميگذريم از جادههايي که عاشقشان شدهام، چون بهترين دوستم را دارم تا با او به انتهاشان بيانديشيم و گام برداريم، دست در دست هم بعد از پلي که هفت رنگ داشت به دشتي پر از غنچههاي بنفش رسيديم
امروز من بودم، باران بود، نسيم بود، رويا بود و تو بودياينجا در قلب من تو بودي، در دوستداشتنيترين لحظههاي امروززير باران تو بودي تو، از جنس باران، از جنس خوبي، مهرباني و صفا .. !
و تو اينجا خواهي ماند، در قلب من، تا ابد، نارنينم .
سلام
خوبي
معضرت كه دير اومدم شرمنده
خيلي خوشحال شدم وقتي ديدم وبلاگ جديدت رو
خيلي مبارك باشه
انشاالله پارسي بلاگ برات موندگار ميشه
آپتم مثل هميشه عالي بود
بازم ميبخشي كه دير اومدم
فعلا
سلام.
ميبيني تولد مجدد چه زيباست؟
ضمنا اين زندگيه مسخره فقط خنده داره نه گريه.
سلام زينب جونم
چرا گريه و گريستن
از خنده و خنديدن بنويس چون دنيا 2 روزه