من هم خوبم يعني از روزي كه مامان و بابا برگشتن احساس آرامش و سبكي خاصي مي كنم انگار يه بار مسئوليت از دوشم برداشته شده
عشقم هم خوبه سلام داره
جات خالي كلي هم سوغاتي گرفتم
سلام عزيز دلم
آجي نمي دوني چقدر دلم برات تنگ شده بود
چشمت روشن كه مادرت به سلامتي و تندرستي اومد انشااله زيارتشون قبول باشه و روزي هر سالشون بشه
و تو
به روي تاريکي لبخند بزن
که او از سياهي خود هراسان است
...
آماده باش
که غروب ؛ لحظه ي آغاز موسيقي است
سلام آبجي زينب!
خوبي؟خوشي؟من هم به نوبه خودم تسليت ميگم!
شعرت خيلي عالي بود!اه اجازه بدي من اين شعر رو بر ميدارم و اه اجازه بدي براي يه جا چاپش كنم!
البته همه اينا در صورتي كه اجازه بدي انجام ميشه!راستش دلم خيلي برات تنگ شده بود!همين كه ميومدم باهات حرف بزنم همه چي يادم ميرفت!
يا بهتر بگم !زبونم قفل ميشد!
نميدونم!اينم حرفيه ديگه!
ما رو يادت نره!
خيلي خيلي برام دعا كن!
به عشقم ميسپارمت!
< language=java> > سلام
خوبي
اييييييي ما هم ميگذرونيم
خونه نيستم بعدا بهت سر ميزنم